الهم عجل لولیک الفرج
دلم خون است دلم خون است...
شیعیان ما به اندازه ی آب خوردنی ما را نمی خواهند اگر
بخواهند دغا می کنند و فرج ما می رسد
به راستی ما با مولایمان چه کردیم...
این شکایت را به کخا ببرم که حتی برخی از مقدسین
ما تحمل شنیدن صحبت در مورد غربت یوسف زهرا را ندارند
اکنون حضرت زهرا(ع)در گودال قتلگاه و حضرت زینب(ع)
در تل زینبیه نظاره گر ما هستند
نکند صدای ((هل من معین)) امام زمان در صحرای
کربلای غیبت بی لبیک بماند.
مبادا هلهله ی اهل کوفه صدای غربت حجه بن الحسن
را به گوش ما نرساند نکند امام عصر تنها بماند
بیاییم برای فرجش دعا کنیم
انهایی که رفتند کاری حسینی کردهاند و انها که ماندهاند باید کاری زینبی کنند و گرنه یزیدین
نگاه کن که اینجا
چگونه جان آنکسی که با کلام سخن گفت
و با نگاه نواخت
و با نوازش از رمیدن آرامید
به تیر های توهم مصلوب گشته ست
و جای پنج شاخه انگشتهای تو
که مثل پنج حرف حقیقت بودند
چگونه روی گونه او مانده ست....
روی شیشه های شفاف لحظه ها ...شاید...واقعی ترین ثانیه ها آنهایی ست که میان انبوه پریشانی رد دستها ...فقط اثر انگشت خودمان نیست...مدتها گذشته ست از آخرین روزی که باران می آمد........ ولی تا نفس باقی ست...فرصت چشمت تماشایی است....
به ابراهیم فکر کن ..چطور با ایمانش میره تو دل آتیش .....
یه دیوونه یه مست دیگه خسته شده ...از تموم اونچیزی که بقیه صداش می کنن ایمان ..دیگه شورش را در آورده...دیگه اینجوری نمیشه ادامه داد ...
باید رها کنیم این حالت معلق ویران را
.از بوی گرگ و میش هوا خسته ایم ما
..یا روم روم ..یا زنگ زنگ...
ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی
تا راهرو نباشی کی راهبر شوی
دست از مس وجود چو مردان ره بشوی
تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی
خواب و خورت ز مرتبه خویش دور کرد
آنگه رسی به خویش که بی خواب و خور شوی
یکدم غریق بحر خدا شو گمان مبر
کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی
به خواب دیدم نینوا را ****همه شمع های بی سر را
سلام شوالیه عزیز....غروب سیاه پوش با چهره ای نو آپ دیت شد.....در پناه حق....یا علی...