ز لیلی من شنیدم یا علی گفت به مجنون هم رسیدم یا علی گفت
مگر این وادی دارالجنون است که هر دیوانه دیدم یا علی گفت
نسیمی غنچه ای را باز می کرد به گوش غنچه کم کم یا علی گفت
چمن با ریزش باران رحمت دعایی کرد و او هم یا علی گفت
یقین پروردگار آفرینش به موجودات عالم یا علی گفت
خمیر خاک آدم را سرشتند چو بر می خواست آدم یاعلی گفت
مگر خیبر ز جایش کنده می شد یقین اینجا علی هم یا علی گفت
علی را ضربتی کاری نمی شد گمانم ابن ملجم یا علی گفت
التماس دعا
این شعر را یکی از دوستان عزیزم به من داده بود که من حیفم اومد اینجا قرار ندهم
سلام
دوست عزیزم !
الان برای اینکه بگم پست جدید وبلاگم رو آپ دیت کردم اومدم پیشت.
بزودی دوباره میام تا متن زیبات رو بخونم و من هم زحمتت رو جبران کنم .
ادامه ی بحثی رو که شروع کرده بودیم ، می تونی تو بلاگم بخونی . در پناه خدا باشی مهربان.
سلام دوست خوبم . وب زیبایی داری خوشحال میشم به من هم سر بزنی با تبادل لینک موافقی ؟ خبرم کن.
سلام عزیز
وبلاگت فوق العاده است
با اجازه لینکتو میزارم
ایوان نجف عجب صفایی دارد
حیدر بنگر چه بارگاهی دارد
کعبه تو مناز به خود از روی شعف
جایت بنشین که هرکه جایی دارد !
الماس دعا
سلام عزیز
دستت درد نکنه
عالی بود
من آپم
بای
http://www.bridalhouse2u.com/Cisco/c17.zip
http://websecurity.ir/ShowArtOth.asp?ID=137
http://www.maatec.com/mtna/index.html
http://manageengine.adventnet.com
http://manageengine.adventnet.com/products/netflow/netflow-traffic-analysis.html?adwords33nta&gclid=CNfc5JbY4oICFTRJGgodVgZLkQ
شعر واقعا زیبایی بود.
اقا یا علی . دم شما گرم