وقتی دلم از نامهربونی ها می گیره
وقتی بغض راه گلومو می گیره
با گریه فریاد میزنم کجایی مادر
کجایی ببینی توغربت آب شدم
هر شب و روز بی تاب شدم
جای خا لیت با هیچی پر نمی شه
عزیزترین کسم برام مادر نمی شه
خدایا تاآخردنیا هیچ خونه ای بی مادرنمونه
آخه خونه بی مادر مثل ویرونه می مونه
واقعا خدا هيچ خونه ای رو که نور مادر توش می درخشه تاريک نکنه
اين که ميگن بهشت زير پای ماردران هست راست ميگن؟
اينجوری هر کی بره بهشت زير دستو پای مادرا له ميشه
من تنهایی را دوست دارم نمیفهمم چی میگی
سلام
ممنون که سر زدین
ببخشین الان اصلا حال درستی ندارم .
وقتی دلم از نامهربونی ها می گیره میزنم زیر گریه
فعلا