پرنده خسته است ای خدا
پرنده کور بود و کر
 تو در قفس نشاندیش
تو درد و غم چشاندیش
دگر بس است  امتحان
پرنده را رها کن ای خدای من
از این قفس جدا کن ای خدای من

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 11:08 ب.ظ

نگاه کن که اینجا

چگونه جان آنکسی که با کلام سخن گفت

و با نگاه نواخت

و با نوازش از رمیدن آرامید

به تیر های توهم مصلوب گشته ست

و جای پنج شاخه انگشتهای تو

که مثل پنج حرف حقیقت بودند

چگونه روی گونه او مانده ست....



رز سفید جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 02:13 ب.ظ http://www.ghoroobesiahpoosh.blogskycom

سلام عزیزم...من آپ دیت هستم و منتظر حضور گرمت مثل همیشه....
در پناه حق...یا علی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد